بادهای روستای بیژائم

کهن دیار بیژائم را رازها در سینه نهان است که به قول شاعر ( دلِ هر ذره را که بشکافی آفتابیش در نهان بینی ). اینک که اندک مجالی دست داده است بر آن شدم که یادی از بادهای وزان این بوم و بر نمایم . باشد که میراث داران خلف با بیان دیدگاه های ارزنده شان چراغی فرا سویم نهند که راه از بیراه نمایان گردد.

باد نخستین (فَرَه باد) باشد،‌که از جنوب خاوری روستا وزان است و چون زوزه کشد مردمان را خبر از برف و باران آرد.
برآنم که چون این باد از جانب فراه افغانستان بدین سوی در گذر است این نام به خود گرفته است چرا که سالیانی نه چندان دور عضوی از این پیکر جدا شد.

دیگر باد ( سیه باد ) باشد، که از شمال باختری روستا وزان است و کارش تباهی کِشته ی فَرَه باد است. آری این باد ابرها را می پراکند و سوزش سرمایش یخبندان را ارمغان مردمان آرد.

سوم باد ( شَو باد ) باشد؛ ارمغانی است از رشته کوه های میناباد. آری از خاور وزان است و تنها توشه اش سرماست و پاییز و زمستان و بهار خود را صاحب خانه می داند.

باد چهارم را ( چلّه باد ) خوانند. همان بادهای صد و بیست روزه ی سیستان است که در این دیار نامی چنین بلند آوازه را یدک می کشد، چلّه باد!

پنجم باد را ( زنده باد ) شنیده ام . اواخر زمستان می وزد. موجب سرزندگی درختان است و غارتگر برف ها و یخ ها .

ششم باد ( باد رَد ) است. همان بادی که به قول مردمان از ( رَدِ روز ) می وزد. یعنی از سوی خورشید. به همین دلیل گاهی از خاور وزان است و گاهی از باختر.

آری پیشنیانم این چنین با طبیعت مأنوس بودند و زندگی را با کامیابی گذراندند باشد که ما نیز با حفظ این مواریث ارزشمند تیشه بر ریشه ی فرهنگ خویش نزنیم.

باد ,وزان ,مردمان ,آری ,بادهای ,ی ,است و ,وزان است ,می وزد ,فَرَه باد ,باشد که

بادهای روستای بیژائم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

درباره این سایت